سرمتن :گفتاری در باره "فایل شعر2"

متن مرتبط با «زهرا» در سایت سرمتن :گفتاری در باره "فایل شعر2" نوشته شده است

نقد شعر «گود» -زهرا هاشمی

  • افتاده‌ام در عمیق و دست به دامن نمی‌برد شب اگر رشد کند در رحمم تاریک ویار   مقنى چاهی‌‌ می‌شود بی‌آب می‌کند تا یوسفی در من رشد  لگدهاش پرت ‌کند حواس بی آن­که بربخورد به کسی  چیزی حتی به زمین که قیم تنهایی‌ست ادامه مطلب,«گود»,هاشمی ...ادامه مطلب

  • شعر "گرسنه" _زهرا هاشمی

  • جوجوی بی‌استخوان هفده ساله باش هفت کوچه بلد که نوک بزنی به اشتهایم  با رانی که براند جفت گاز بگیرد این زبان نفهم یک دنده ادامه مطلب,گرسنه,زهرا,هاشمی ...ادامه مطلب

  • بازی های زبانی در ادبیات نومدرن _ زهرا هاشمی

  • بازی های زبانی در ادبیات نومدرن _ زهرا هاشمی :: وبلاگ کالج شعر علی عبدالرضایی وبلاگ کالج شعر علی عبدالرضایی کالج شعر عبدالرضایى، سازمانى شعرى و شعورى ست که در آن حدودپنج هزار تن از نویسندگان مستقل معاصر، به ویژه شاعران و منتقدان جوان عضویت دارند و مطالب شان در رادیو کالج، مجله فایل شعر و گروه تلگرامى و اینستاگرامى کالج شعر منتشر مى شود کالج شعر عبدالرضایى، سازمانى شعرى و شعورى ست که ,زبانی,ادبیات,نومدرن,هاشمی ...ادامه مطلب

  • نقدشعر زهرا هاشمی”عروس”_پویان فرمان‌بر

  • عروس شدم بر حسب اتفاقپدر نبودکه زن بگیرد از آبیا مادرم راکه گریه غرقش مى‌کردعروسکی بود موجیکه درمی‌رفت با برادرتا پشت هفت سالگیو باد اگر وا نمی‌کرد پاهاملیز نمی‌شد این لا / لاییتا بپرد خواب از سر کوچه و لی لیکل نمی کشید دردتا بپیچد جیغلای موهامکه هرگز طناب نشد مادرم نجاتوقتى عروس شدمپدر سوراخو ماد, ...ادامه مطلب

  • شعر”وضع حمل”_زهرا هاشمی

  • حتی از این شعر که حامله‌اش کرده‌ایدرد می‌کشمآنقدر که هر چه از این کیسه آب‌می‌خورمباز تشنه تریو خون‌خوارترجفتی‌ست که دل می‌کَند از رگ‌هامهی دست می‌بری توی سی سالگی‌مپیدایم نمی‌کنیهی تاب می‌خوری توی انداممو سوتی که می‌کشد سرمآب از سرش گذشته و موهایمروی رودخانه‌ها شناور استو انگشت‌هام شایدشاخه‌ی خشک, ...ادامه مطلب

  • شعر “ورپریده” _ زهرا هاشمی

  • با منی که پیچ خورده یک لنگه پاش لای این شب ها آمده ای تا زل بزنى به قراری که ندارم بعد بیرون بزنی از لنگه ی بازم و گوشه ی این خواب چقدر پریدن به منِ ور پریده می آید ادامه مطلب, ...ادامه مطلب

  • شعر “عروس”_زهرا هاشمی

  • عروس شدم بر حسب اتفاق پدر نبود که زن بگیرد از آب یا مادرم را که گریه غرقش مى‌کرد عروسکی بود موجی که درمی‌رفت با برادر تا پشت هفت سالگی و باد اگر وا نمی‌کرد پاهام ادامه مطلب, ...ادامه مطلب

  • شعر “گرسنه”_زهرا هاشمی

  • جوجوی بی‌استخوان هفده ساله باش هفت کوچه بلد که نوک بزنی به اشتهایم  با رانی که براند جفت گاز بگیرد این زبان نفهم یک دنده ادامه مطلب, ...ادامه مطلب

  • شعر “بالاخانه”_زهرا هاشمی

  • اخلاق مذهبی (متنی از کتاب آنارشیست ها واقعی ترند) اثر  علی عبدالرضایی را در ساوند کلاود بشنوید گردنم انداخته‌ای اجاره‌ی بالا خانه‌ای لخت  و گوش‌هایت  گوشواره‌ای‌ست  که چکه‌چکه می‌افتد ادامه مطلب, ...ادامه مطلب

  • جدیدترین مطالب منتشر شده

    گزیده مطالب

    تبلیغات

    برچسب ها