اداره مسکن نیست. اتحادیه ی ِ مستأجران نیست. خانه ای در جهنم است. اما من پنجره ام را رو به تنهائی می گشایم. برحاشیه تنهائی می ایستم و ُ به تو می نگرم. و تو در من مثل آتشی روی آبشار. اینهمه جمعیت ِ شهرهای ِ گمشده اینهمه همسایه های ِ با خاک یکی شده و حالا این یکی که می درخشد چنین من مستأجری بدون ِ ورو, ...ادامه مطلب
خانه اجاره ای (شعری از علی عبدالرضایی) را در یوتیوب دنبال کنید «بیماری جدید روح» اثری است که برای اولینبار در سال ١٩۸١ توسط آلیس جاردن و هاری بلک تحت عنوان «زمانه زنان» به انگلیسی ترجمه گردید و سپس در کتاب تئوری فمنیستی بار دیگر انتشار یافت., ...ادامه مطلب
بی این جهان چه خواهم کرد؟ بی رغبتی به دانستن، بی صورتی برای بازشناختن، در جایی که بودن به جز لحظهیی نمیپاید، جایی که لحظه درآن نادانییش از سرکردن با فقدانِ این موج را به خلأ سرریز میکند، جایی که بدن و سایه در آن عاقبت با هم غرق میشوند بی این سکوت چه خواهم کرد؟ جایی که میمیرند در آن زمزمهها، دمزدنها، دیوانهگیهای رو به سوی یاری، رو به سوی عشق، بی این آسمانِ فرازندهی بر فراز, ...ادامه مطلب
رقیب اگر ماه می خندید، شبیه تو می شد تو هم همان تأثیری را می بخشی که چیزی زیبا و ویرانگر هر دوی شما خوب نور به عاریه می گیرید دهان گردش غصه دار این دنیاست، مال تو بی تفاوت است. اولین شگردت سنگ کردن همه چیز است در آرامگاهی بیدار می شوم، تو این جایی با انگشتانت ضرب می گیری بر میز مرمرین ادامه مطلب, ...ادامه مطلب
تصویر جی.ای.کوچولو در چشمانداز گُلها 1 تاریکی همچو اسفنجی خیس نازل میشود و دیک بهچابکی مشتی حوالهی تنبان ژنیویو میکند. "خودت جادوگر نیستی." زباناش از جذبهای پیشین افکاری همچو کلاههای کوچک آزاد میکند "اول بار حین کسوف تشویقام کرد. بعدش متوجه رفتارش شدم که خیلی تغییر کرده بود.اما آن زمان ادامه مطلب, ...ادامه مطلب
عکسهای قدیمیِ بهار در جیبمان مانده هر چه بیشتر میگذرد کمرنگتر میشوندغریبهتر میشوند شاید این باغِ ما بوده استچه باغی؟ ادامه مطلب, ...ادامه مطلب
... “امشب نرو، نرو که خرابم. پیشم بمان یک امشبی فقط. حرفی به من بزن. تو چرا ساکتی همیشه؟ چرا بُغ کردهای تو؟ فکرِ چهای؟ فکریام که چی.” من فکر میکنم در کوچهراهِ لانهی موشانیم، آنجا که از هزار مُرده وَ لُو استُخوان نمانْد. “آن هِزٌه چیست؟ هِزٌهی چی؟” بادْ زیرِ در. “دیگر صدای چیست؟ دارد چه میکُند این باد؟” هیچ، هیچ. “یعنی تو هیچ چیز نمیبینی؟ یعنی تو هیچ چیز نمیدانی؟ یعنی تو یادت هیچچیز اصلاً نمیآید؟” ,شعری از تنهایی,شعری از تولد,شعری از تابستان,شعری از تاگور,شعری از تاسوعا,شعری از ت,شعر از ت,شعري تالف,شعري تالف جدا,شعري تعبان ...ادامه مطلب
اثری از : بابک شاکر, نورس یکن که پشت تمام دشتهای جهان پشت بادیه های سیاه پشت سراب پشت دریاهای دور مردی تکه تکه می شود و جنازه ی خودش را شبی به دوش می گیرد خونین و تلخ به سراغ تو می آید ادامه مطلب,شعر ترجمه,شعر ترجمه شده به انگلیسی,شعر ترجمه شده,شعر ترجمه شاملو,شعر ترجمه احمد شاملو,شعر ترجمه انگلیسی,شعر ترجمه جهان,شعر ترجمه عرب,شعر ترجمه قرآن,ترجمه شعر حافظ ...ادامه مطلب
قصابی بیگناهان تمامی ندارد. این همهی چیزی است که میتوان از آن مطمئن بود عزیزم. این حتی مسلمتر از آن گوشت کبابشدهای است که از اجاق بیرون می آوری. ادامه مطلب,شعر ترجمه شده به انگلیسی,شعر ترجمه,شعر ترجمه شده,شعر ترجمه شاملو,شعر ترجمه احمد شاملو,شعر ترجمه انگلیسی,شعر ترجمه جهان,شعر ترجمه عرب,شعر ترجمه قرآن,ترجمه شعر حافظ ...ادامه مطلب
بودن یا نبودن در عاشقی با عکس تو بودن یا نبودن با تو کدام؟ این رزِّ ظریف یا همان زانوی عاشق؟ انگشتانِ بسیاری که یویوی دلِ مرا نخ میکنند مردمِ گلبرگهای تو میشوند و منحنی تنِ فرشتهای مو طلایی را ادامه مطلب,شعر ترجمه شده به انگلیسی,شعر ترجمه,شعر ترجمه شده,شعر ترجمه شاملو,شعر ترجمه احمد شاملو,شعر ترجمه انگلیسی,شعر ترجمه جهان,شعر ترجمه عرب,شعر ترجمه قرآن,ترجمه شعر حافظ ...ادامه مطلب
ریتا داو " خروج " ویزا صادر مى شود، درست وقتى که دیگر هیچ امیدى نیست. مثل فیلم هاى سینمایى، در به خیابانى، خالى از مردم، خالى از گربه ها باز مى شود؛ تنها فرقش این است این بار که این خیابان، خیابان توست که ترکش مى کنى. ویزا «موقت» صادر شده است، «موقت»، چه واژه ى آزاردهنده اى. ادامه مطلب, ...ادامه مطلب
"احتمالات"سینما را ترجیح میدهمگربهها را ترجیح میدهمبلوطهای کنار رود وارتا را ترجیح میدهمدیکنز را به داستایفسکی ترجیح میدهمخودم که آدمها را دوست داردبر خودم که عاشق بشریت است، ترجیح میدهمترجیح میدهم نخ و سوزن دمِ دستام باشدچون ممکن است لازماش داشته باشم ادامه مطلب,ترجمه شعر از بوسه تا عشق,ترجمه شعر virtue از جورج هربرت,ترجمه شعر عقاب از الفرد ...ادامه مطلب
"دوازده سال "خطی که بر جای ماند درست از آب در آمد خانه ات در پاریس ...یادداشتی مانده در دستانت سه دفعه نفس کشیده از میانش سه بار درخشیده ...لال می کند کر می شود و پشت نگاه مان گلی سمی می بینیم در عمق تمام حرف ها و ترکیب ها ادامه مطلب,ترجمه شعر از بوسه تا عشق,ترجمه شعر virtue از جورج هربرت,ترجمه شعر عقاب از الفرد ...ادامه مطلب
حماقت تاریخ حماقت من چندین و چند جلد خواهد شدبرخی خود را وقف آن می کنند که علیه آگاهی کاری کنندمثل پرواز پروانه ای که دانستهباز به سمت شعله شمع می روددیگرانی که راه هایی برای سرکوب عصبیت را می آزمایندنجوایی کوتاه که گرچه هشداردهنده است را نادیده می گیرند ادامه مطلب,ترجمه شعر از بوسه تا عشق,ترجمه شعر virtue از جورج هربرت,ترجمه شعر عقاب از الفرد ...ادامه مطلب
با بهشتی در جیب نا دسترسی را اندازه میکند و سرخوردگی چون خریداری به قیمت میدهد بدونِ پولِ سیاهی در جیب کمی نمک بریز به اندازهی نیشگونی یا سرانگشتی کف ادامه مطلب,ترجمه ی شعر,ترجمه ی شعر meeting at night,ترجمه ی شعر فارسی به انگلیسی,ترجمه ی شعر السا,ترجمه ی شعر the eagle,ترجمه ی شعر the road not taken,ترجمه ی شعر mirror,ترجمه ی شعر تایتانیک,ترجمه ی شعر the man he killed,ترجمه ی شعر winter ...ادامه مطلب