از زمینی که آورد بالاروی تو افتادمو هرچه میروم نجاتبیشتر فرو برای اوکه مثل من شبیه توستاتاقِ کوچکی نوشتهامکه هروقت خواست بازی کندو دنبال پازلی بگرددکه هرگز پا به ضلع زمین نمیگذاردگریه کند برای تولدبرای بازگشت با عروسکهای تازهامدارم فکر میکنم به توکه با عروسکهای تازهاتفکر میکنی به اوبه آن, ...ادامه مطلب
همان دیشب که مرد، او را به خاک سپردیم. یا شاید بهترست بگویم به خاکاش سپردند.امروز هم به عزایش نشستند. خانوادهاش، کسانی که او را میشناختند، بقیه هم آمده بودند برای خالی نبودن عریضه. عریضهای که همه میخواستند از آن سر در آورند.-چی شد که مرد؟ جوون بدبخت! تازه رفته بود سربازی؟ میگن خودشون کشتن, ...ادامه مطلب
تخت خواب میز کار من است تخت خواب میز کار من است برای دانلود کتاب به لینک زیر مراجعه کنید: http://www.kalejsher.com/publication.php ختنه سوران او را از اعیانى ترین روسپی خانهى برلین پیشکش نکرده بودند. در یک پارتیِ آنچنانی به پستم نخورده بود، آن روز لب خیابانى که مى گویند کثیف است منتظر بودم که سوار ماشینم کرد. تازه پایش را این ورِ باغِ بلوغ گذاشته نگذاشته با دو چشم شهلا، موى طلا، بی پدر آنقدر خوشگلی مى کرد که ناغافل از خانه ى خالی سر درآوردیم. همین که لخت شد، طوری که لبِ پرده ى سینما نشسته باشی و تازه پایت را آن ورِ پرده توی فیلمِ "چشم هاى کاملن باز" نیکول کیدمن گذاشته باشی و کیرت از درزِ زیپ زده باشد بیرون، ناگهان چشمش روى خطی افتاد و همینطور، یک دقیقه وا ماند که سلمانیِ ریغماسى در ختنه سورانِ توپی که برایم گرفته بودند، سرِ کله اش انداخته بود. زنها دایره دُنبک مى زدند و کم که مى آوردند طشت و جفتک! دو سه تاشان هم که شکرِ خدا پسرنزا بودند، سنگِ خودشان را به سینه می زدند و مى خواستند پوستِ کیرم را بالا بکشند تا بى آنکه خایه ى پوست نازکِ ,ختنه سوران یهودی,ختنه سوران,ختنه سوران پسرم,ختنه سوران پسر علی براتی,ختنه سوران-نسرین,ختنه سورانی,ختنه سوران دختر,ختنه سوران من,جشن ختنه سوران,مراسم ختنه سوران ...ادامه مطلب