نقد روانشناختیِ تحلیلی نگرشی بحث برانگیز است. به گفتهی «الیزابت رایت» تمامِ نظریههای دیگری که در حیطهی آن قرار میگیرند را شامل میشود که اساس نظریات فروید، کلاین، یونگ و لاکان را تشکیل میدهند که موضوع یک اثر ادبی درواقع ناشی از تمایلات جنسیست که مشاهدات بالینی این ادعا را تایید میکنند.
طبق این نظریه؛ ارتباط بین تمایلات و همچنین جنبهی ناخودآگاه گفتار با موجودیت اجتماعی فرد، نشان میدهد که تمایلات جنسی، واحد سازندهی خواستههای نویسنده است و در حقیقت، خواندنِ روانشناختی نیز حضورِ دائمِ این تمایلات را در متن ادبی همواره در نظر دارد.