سرکوب تناقض های درونی: با "من در خطرناک زندگی می کردم"شعر به عنوان رابطه ای درگذرنده از مرزهای هستی شناسانه جلوه گر می شود. این رابطهی مرزشکنانه در نوشتار عبدالرضایی موجب ایجاد نوعی تغییرپذیری سیال میشود، چنانکه صورتی غیر مستقیم از این موقعیت گفتمانی به خوانش هایی حتی متناقض قابل انتقال است، و هم، سویی اکیدن واقعی از ایجاد رابطهی شهوانی با متنیت در انگیزش جنسی زبان جاری شده است. در تمامیت ناتمام علیهای خطرناک ارادهی تخریب گستردهای جریان دارد که تن سیاسی، تن معرفتی و روان فردی را تحت تأثیر خود قرار میدهد. عبدالرضایی با "من در خطرناک..."حلول را اساسن به حال تعلیق درآورده و امکانا,بررسی,مجموعه,خطرناک,زندگی,کردمسعید,احمدزاده,اردبیلی ...ادامه مطلب
مجموعه داستان تختخواب میز کار من است زندگی با سُسِ سالاد دنیاش پر از آژیر بود و زندگی اش آمبولانسی که از میان های های گریه می گذشت. او در همین آمبولانس، پیش از آنکه داخل اُرژانسِ هیچ بیمارستانی شده باشد از لای پاهای مادرش که جیغ می زد، با گریه آمده بود بیرون. پرستاری که در آغوشش گرفته بود نازش میکرد، مادرش که تازه با درد کنار آمده بود حالا دیگر لبخند میزد. به بیمارستان هم که رسیدند همه شادی میکردند. پدر، مادربزرگ، پدربزرگ، همه میخندیدند و او نمیدانست چرا! اینها را نمیشناخت. او یک بهشت از دست داده بود، از اینجا میترسید، بدش می آمد، حتی از دستِ همین هوایی که مجبور بود قورتش داده هی بدهد بیرون کلافه بود. او را از ایده آل، از رفاهِ کامل، از جایی که حتی به جایش نفس می کشیدند انداخته بودند بیرون! نُه ماهش تمام شده بود و زندگیاش سر رسیده بود. وقتِ آمدن، همه ی اهالی رحم از تخمکها گرفته تا تک تک سلولها سرخ پوشیده گریه می کردند و حالا در چشم به هم زدنی، با غول هایی طرف شده بود که دیدارش را جشن گرفته، می خندیدند. پس مرگی در کار نبوده تنها از جهانی وارد جایی, ...ادامه مطلب
این مخاطب عزیز! حسین نظریان در رابطه ی متقابل میان خواننده/ مولف، چه کسی نقش برتر را به خواننده می دهد؟ تا زمانی که مولف عرصه ای را برای مخاطب باز نگذارد و او را به بازی نگیرد، این امر میسر نمی گردد. بازی از همان ابتدا آغاز میشود: به واسطه ی انتخاب نامی کنایه ای که دلالت بر نگاه انتقادی (تسخری و تصغیری) شاعر به عاشق/ عشق دارد. این مجموعه ی شعر حاوی سه دفتر جداگانه است؛ دفتر اول- جنگ جهانی آخر، دفتر دوم- عاشق ماشق، و دفتر سوم- کتاب کوتاه. در به جای مقدمه؛ خلافی نمینشیند در کاری مگر به خواست... به یک میهمانی آمدهایم/ که زودی تمام میشود/ وقتی که آمدم/ عشق بر میز شام نشسته بود/ من انتظار نداشتم/ که در رختخوابم/ تنفری منتظر باشد، شاعر برای مخاطب تیزبین ادبیات ناگفتههای بسیاری را در جغرافیایی وسیع به فرا روایت نشسته است. ادامه مطلب,نگاهی عاشقانه به زندگی,نگاهی به فیلم دوران عاشقی ...ادامه مطلب