متنی از کتاب "دیل گپ" _ علی عبدالرضایی

ساخت وبلاگ

به کانال سخنرانی های عبدالرضایی بپیوندید

عاشق‌تر از پرستو وجود ندارد، در حالی که این پرنده تنها به زندگی اهمیت می‌دهد، با عجب عشقی ساقه ساقه از بوته‌ها برمی دارد و لانه‌اش را بنا می‌کند اما هنوز هفته‌ای نگذشته خانه‌اش را می‌گذارد و می‌رود، می‌رود برای بنایی دیگر! عشقی تازه‌تر! پرستو می‌داند که عشق فقط در اوست برای همین نگرانِ بیرونش نیست، مهم نیست لانه باشد، پرستوی دیگری باشد، او همه چیزش را در تخیلش می‌سازد. هر شاعر بزرگی پرستویی سرخود است و می‌داند که جز در تخیل هیچ ندارد، برای همین است که راحت می‌کند، می‌گذارد و می‌رود؛ شاعر را حتی اگر زندانی کنند آزاد است. من با این‌که از زندان متنفرم اما همیشه در قفس بهتر نوشته‌ام، چون تخیل در زندان مدام فعال است. باید مدام سفر کرد تا به درک پرستو رسید، به این درک که هیچ چیز مال تو نیست، در مالکیت تو نیست؛ باید بلد باشی که بگذاری و بگذری.

ادامه مطلب
سرمتن :گفتاری در باره "فایل شعر2"...
ما را در سایت سرمتن :گفتاری در باره "فایل شعر2" دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : mkalejsherg بازدید : 198 تاريخ : سه شنبه 10 اسفند 1395 ساعت: 8:33