فردریک اولافسن: پروفسور مارکوزه، با اینکه شما بیشتر
بهعنوان فیلسوفی اجتماعی و متفکری مارکسیست شناخته میشوید، گمان میکنم
تعداد نسبتا محدودی از تأثیر مهم مارتین هایدگر و فلسفهاش بر ساختار فکری
شما خبر داشته باشند. احتمالاً میتوانیم گفتگویمان را با طرح همین موضوع
اساسی آغاز کنیم یعنی نحوه آشنایی شما با هایدگر و فلسفهاش.
هربرت مارکوزه: در واقع من وجود و زمان را همان سالی که چاپ شد یعنی ۱۹۲۷ خواندم و بلافاصله تصمیم گرفتم برای کار با هایدگر دوباره به
دانشگاه فرایبورگ (جایی که دکترایم را در سال ۱۹۲۲ گرفته بودم) بازگردم. تا دسامبر ۱۹۳۲در فرایبورگ ماندم و با هایدگر کار کردم، تا اینکه چند روز
پیش از به قدرت رسیدن هیتلر آلمان را ترک کردم و این پایان روابط شخصی ما
با هم بود. پس از جنگ البته حدود سال ۱۹۴۶ و یا ۴۷ بار دیگر هایدگر را در
کلبهاش در جنگل سیاه ملاقات کردم. با هم گفتگویی داشتیم که خیلی دوستانه و مفید نبود و یک مرتبه هم با هم مکاتبه و نامهنگاری داشتیم و همین. از
آنپس دیگر هیچگونه مراوده و گفتگویی بین ما شکل نگرفت.
ادامه مطلب سرمتن :گفتاری در باره "فایل شعر2"...
ما را در سایت سرمتن :گفتاری در باره "فایل شعر2" دنبال می کنید
برچسب : نویسنده : mkalejsherg بازدید : 223 تاريخ : دوشنبه 25 ارديبهشت 1396 ساعت: 13:29