شعری از "سمیه ابراهیمی"

ساخت وبلاگ



کور شده ام از عدالت
و جا نمی شود در کیسه ام     عقل
این سیمِ خاردار
به نشخوارِ سطر سطرِ من و این صفحه
تا سفید
تا موس بوسِ پرده کشیده
 به سمتِ داد
قندیل بسته لوزه هام
عاج در گلویم
و رقصی که موج تا اوجِ بی کسی ست
کم می کند مرا
به خراشِ گلو
در ضربِ این زبان
و زمانی که راست کرد
با پا که پس کشیده عُرف
در مشتِ هر تقاص
 به بطلان و من به خاک
آویز می شوم
باز از قیاس
و زنگ می زنم به مرگ!



سرمتن :گفتاری در باره "فایل شعر2"...
ما را در سایت سرمتن :گفتاری در باره "فایل شعر2" دنبال می کنید

برچسب : شعری از سمیه قبادی,شعر از سمیه قبادی, نویسنده : mkalejsherg بازدید : 209 تاريخ : يکشنبه 11 مهر 1395 ساعت: 18:09