شعر "اسم خون" _فاطمه سلیمانی

ساخت وبلاگ

برای این‌که فشنگ را

قشنگ کرده باشد

دخترش را دینامیت

و همسرش را باروت صدا می‌زد

مبادا که خیس شود تنهایی

و از گروه بیفتد زن

چه می‌دانست

خون که راه می‌رود زیر بمب

اسم ندارد

حتی اگر از گاوِ پهلوگرفته‌ای درآمده باشد

که سردرنمی‌آورد از A

B

یا O منفی

آدمی اسم ندارد

کاش دینامیت خون داشت

سرمتن :گفتاری در باره "فایل شعر2"...
ما را در سایت سرمتن :گفتاری در باره "فایل شعر2" دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : mkalejsherg بازدید : 175 تاريخ : شنبه 21 مرداد 1396 ساعت: 1:08