"پانتومیم"شعری از کتاب تازه منتشر شده علی عبدالرضایی

ساخت وبلاگ


ek6m_photo_2016-11-03_20-04-19.jpg

پانتومیم


دریا دهانی دارد پُر

حتی اگر تف کند

یک کاره غرق می شویم

و این بادِ موسمی

که با صدای صحرا می آید

جز اینکه روزها را جابجا کند

کاری نمی تواند بکند

سردیم و داریم

مثل دو مرغابی به تنهائیِ هم نوک می زنیم

که لک لکی از آسمان غروب

مثل پاهای لخت زن رد می شود

مرد میزند محکم توی گوش او

ناراحت نباش عزیزم

احتمالن این اطراف

یکی دارد فیلم می گیرد

زن چرخ می خورد

پای راستش بر ماسه میلغزد

و می افتد

نگران نباش

فقط کمی صورتش ماتیکی شده

و ماشینی که دارد در ماسه چرخ می کارد

ردِّ سیاهی روی گردنش می گذارد

حتی نمی گذارد داد بزند

چه پانتومیمِ دل انگیزی

چرا اشک میریزی؟

سرمتن :گفتاری در باره "فایل شعر2"...
ما را در سایت سرمتن :گفتاری در باره "فایل شعر2" دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : mkalejsherg بازدید : 224 تاريخ : شنبه 15 آبان 1395 ساعت: 8:06