شعر "آوارگی" _ ‍ علیرضا مطلبی

ساخت وبلاگ

چندی‌ست فرمانده‌ی

دشمنی‌های روزگارم شده‌ای

نمی‌‌شود یک سرباز

 بمب اتم بسازد به دوری‌ها

که امتدادِ هیروشیما تا من

بُردِ شیمیایی‌ عشق

و خاکسترم   تسلای غرورت

مرگ بر آمریکایی

که هلندِ نگاهش فریبم داد

و سبزه‌های آزادی

که پیوند میله‌ها

چه آرامشی؟

که هر نگاه جهان سوم

اگر نه از آغاز

که پایان‌اش آوارگی­ست

مرگ بر آمریکایی که تو بودی

و عشق خونین‌ات

مستعمره می‌خواست از فلسطینِ دلم  

حالا     در تو می‌ماند باز

این گوش و پای پیوندی‌ام

کمتر نگیر دستانم را

پیش از تو

اِشغال ظالمی بودم روح‌خوار

و تمام حقم

که رنگ جویدن گرفت

راستی دو چشمم را

نگفته بودم‌ات که مصنوعی‌ست؟

و تنَت را که تنها وطنم؟

 

سرمتن :گفتاری در باره "فایل شعر2"...
ما را در سایت سرمتن :گفتاری در باره "فایل شعر2" دنبال می کنید

برچسب : آوارگی,علیرضا,مطلبی, نویسنده : mkalejsherg بازدید : 249 تاريخ : چهارشنبه 1 شهريور 1396 ساعت: 4:19