ختنه سوران - علی عبدالرضایی - کتاب تخت خواب میز کار من است

ساخت وبلاگ

تخت خواب میز کار من است                تخت خواب میز کار من است

برای دانلود کتاب به لینک زیر مراجعه کنید:

http://www.kalejsher.com/publication.php

ختنه سوران 

او را از اعیانى­ ترین روسپی­ خانه­ى برلین پیشکش نکرده بودند. در یک پارتیِ آن­چنانی به پستم نخورده بود، آن روز لب خیابانى که مى­ گویند کثیف است منتظر بودم که سوار ماشینم کرد. تازه پایش را این ورِ باغِ بلوغ گذاشته نگذاشته با دو چشم شهلا، موى طلا، بی پدر آن­قدر خوشگلی مى­ کرد که ناغافل از خانه­ ى خالی سر درآوردیم. همین که لخت شد، طوری که لبِ پرده­ ى سینما نشسته باشی و تازه پایت را آن ورِ پرده توی فیلمِ "چشم­ هاى کاملن باز" نیکول کیدمن گذاشته باشی و کیرت از درزِ زیپ زده باشد بیرون، ناگهان چشمش روى خطی افتاد و همین­طور، یک دقیقه وا ماند که سلمانیِ ریغماسى در ختنه سورانِ توپی که برایم گرفته بودند، سرِ کله­ اش انداخته بود. زن­ها دایره دُنبک مى­ زدند و کم که مى­ آوردند طشت و جفتک! دو سه­ تاشان هم که شکرِ خدا پسرنزا بودند، سنگِ خودشان را به سینه می­ زدند و مى ­خواستند پوستِ کیرم را بالا بکشند تا بى آنکه خایه­ ى پوست نازکِ دکترِ زنان را مالانده باشند صاحبِ نوزادى پسر شوند. پدر و دو عموى نامردم، مرا که در آغوشِ مادربزرگ مخفى شده بودم، از هر طرف گرفتند و برای اینکه جُم نخورم، چمبک لبِ حوضی نشاندند که از ترس داشتم توش می­ شاشیدم، با دو دستِ کودکم کیرم را گرفته بودم که ناگهان سلمانیِ ریغو، تیغش را درآورد و چپ و راست روی سنگِ مصقل کشید و انگار که دارد بچه­ خروسى را سر مى­برد، برقی سرش را قاپید و تراشید و در چشم به هم زدنی، خانم­ ها طوری آن پاره پوست را بالا کشیدند که لاکردار ردخور نداشت و حالا همه­ شان پسرى دارند که هم­نام من است. بیخود نیست که حتى در برلین، هر که مى­ خواهد "سینگل مام" شود، سراغ من مى­ آید که پاتوقم نبشِ همان خیابانى­ ست که مى­ گویند کثیف است.

 علی عبدالرضایی


 

 

 

سرمتن :گفتاری در باره "فایل شعر2"...
ما را در سایت سرمتن :گفتاری در باره "فایل شعر2" دنبال می کنید

برچسب : ختنه سوران یهودی,ختنه سوران,ختنه سوران پسرم,ختنه سوران پسر علی براتی,ختنه سوران,نسرین,ختنه سورانی,ختنه سوران دختر,ختنه سوران من,جشن ختنه سوران,مراسم ختنه سوران, نویسنده : mkalejsherg بازدید : 271 تاريخ : پنجشنبه 20 آبان 1395 ساعت: 13:40